به گزارش «نماینده» رسانههای غربی و دشمنان جمهوری اسلامی این روزها بیش از همیشه در تکاپو هستند، چهرههای دلخواه خود را به مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری بفرستند تا از این رهگذر پایههای اقتدار نظام مقدس اسلامی را سست کرده و از حجم قدرت ایران در سطح منطقه بکاهند.
در همین حال برخی از مهرههای دست نشانده دشمن و هوادار دولتهای غربی بیکار ننشستهاند و تمام توان خود را به کار گرفتهاند تا به مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نفوذ پیدا کرده و آن طور عمل کنند که به مذاق دشمن خوش میآید.
در همین ارتباط غلامرضا خواجه سروی که عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و استاد دانشگاه امام صادق (ع) و مشاور سیاسی رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است، پیرامون مسئله محوری و حیاتی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری با ما به بحث و گفتگو پرداخته است.
متن کامل این گفتوگوی تفصیلی از نظرتان میگذرد:
*باتوجه به تمرکز رسانههای غربی بر انتخابات خبرگان رهبری بفرمایید که این دوره از انتخابات چه تفاوتی با دوره های قبل دارد که رسانه های غربی این گونه به طور مستقیم وارد شده اند؟
دشمنان ما همواره تمرکزشان بر روی مسئله انتخابات جمهوری اسلامی معطوف بوده زیرا برای آنها این عرصه و نتایجی که به دنبال دارد، دارای اهمیت بالایی است. دشمنان ما برای اینکه از این طریق به نظام و انقلاب اسلامی ضربه بزنند، طراحی های گسترده ای انجام داده و می دهند، نمونه بارز این مسئله فتنه 88 است لذا آن دوره باید امروز همچون آیینه ای پیش روی ما باشد.
طبعا این دوره هم به دلایل مختلف حساستر از انتخاباتهای گذشته است چون دنیای غرب با دولت سعودی و اسرائیل همدست شدهاند و تمام توان خود را در سطح منطقه برای نابودی خط مقاومت و هواداران مقاومت با استفاده از ابزارهای مختلف به کار برده اند و در آستانه شکست هستند از سوی دیگر انقلاب اسلامی کانون و امواجی را تولید می کند و به شکل مرتب این امواج تقویت می شود، منظور از این امواج، قدرت این انقلاب و نظام مقدس است که البته بخشی از این قدرت ناشی از ملت و بخشهای انقلابی و اثرگذار آن مثل مجلس است، خوب بدون تردید اگر دشمن بتواند در مجلس رخنه کند میتواند طیف گستردهای از نمایندگان را با دیدگاه و رویکرد خود همراه سازد و انقلاب اسلامی را از داخل زمینگیر کند.
اکنون بیش از هر زمان دیگری رسانه های غربی بر مسئله انتخابات تکیه و تاکید دارند زیرا کشور ما نگذاشته تا دشمنان ما با به کارگیری نیروهای تکفیری و صرف پول های فراوان در سطح منطقه و بین الملل به اهداف خود برسند و یا محور مقاومت را شکست دهند به همین علت از کانال انتخابات وارد شدند و تا زمانی که این کانون یعنی کانون قدرت جمهوری اسلامی و محور مقاومت وجود داشته باشد، دشمن نمی تواند قدم از قدم بردارد بنابراین رسانه های بیگانه مثل بی بی سی به شکل آشکار، تمرکز خود را بر روی انتخابات معطوف داشته اند و در امور داخلی کشورمان دخالت می کنند و حتی می گویند به چه کسی رای بدهید و به چه کسی رای ندهید.
*با وجود فضای رقابتی ایجاد شده، حفظ وحدت در اصولگرایان و کنار کشیدن به نفع فهرست ائتلاف چقدر ضروری به نظر می رسد؟
بنده یکی از کسانی بودم که جزء طیف انصرافی هستم و به نفع ائتلاف و لیست واحد کنار رفتم. البته بنده نمیتوانم کسی را الزام به کنارهگیری کنم اما معتقدم همه ما باید از انتخابات 92 درس بگیریم و باری دیگر بازی برده را نبازیم. به هرحال عقل سیاسی اقتضاء میکند برای مسائل و مصالح مهمتر کنار برویم زیرا لیست واحد ثمره یک همدلی و همزبانی است و باید به آن احترام گذاشت. نباید بگذاریم این وحدت و همدلی تضعیف شود، ضمن اینکه مقتضای کار سیاسی دسته جمعی همین رعایت یکسری مصالح است. اکنون خیلیها از اینکه در این لیست قرار ندارند، دلخور هستند ولی با این دلخوریها و اختلاف سلیقهها چیزی درست نمیشود، البته بنده قبول دارم که واقعا بعضی افراد توانایی و توانمندی این را داشتند که در لیست حضور داشته باشند اما خوب به هر حال باید حساسیت مجلس دهم را هم درک کرد و عقلانی رفتار نمود. ما اگر می خواهیم که طیف ارزشی به مجلس ورود پیدا کند و اصولگرایان دچار شکست نشوند و در عین حال مجلس دهم از بابت حضور اشخاص نفوذی متضرر نشود باید ایثارگرانه کنار بکشیم و عرصه را برای توطئه چینی و دسیسه دشمن فراهم نسازیم.
فراموش نکنیم که مجلس ششم به خاطر افراط کاریها، انرژی کشور را هدر داد و به منافع ملی آسیب زد، عده ای از نمایندگان آن دوره از روی ناآگاهی و عده ای از سرآگاهی تلاش کردند بین نظام سیاسی و مردم شکاف ایجاد کنند و همه اینها منجر به فشار خارجی شد و بالاخره اگر همه این ها را در نظر داشته باشیم قدری سنجیده تر عمل میکنیم زیرا در غیر این صورت مجلس ششم در راه خواهد بود. ما نباید یک نوع دیکتاتوری افراطی را در مجلس بوجود بیاوریم، همان طور که همه ما میدانیم نمایندگان مجلس ششم داشتند به پایههای اقتدار نظام نزدیک میشدند و این خروجی عملکرد نامناسب نمایندگان آن دوره بود.
اگر اصولگرایان می خواهند هوادار گفتمان انقلاب در مجلس دهم حضور پررنگی داشته باشند باید تلاش کنند تا با اتخاذ رویه ایثارگرانه آنها، اکثریت مجلس آینده در اختیار افراد ارزشی و هوادار انقلاب باشد.
قطعا اگر قرار است کس دیگری از اصولگرایان که نامش در لیست نیست در عرصه انتخابات حضور داشته باشد و یا لیست بدهد باید این کار را با هماهنگی انجام دهد نه از روی لجبازی، زیرا کار سیاسی باید همراه با مصلحت اندیشی و عقلانیت انجام شود.
*با وجود نگاه ابزاری رئیس جمهور به جریان اصلاحات در صورت راه یافتن حداکثری اصلاح طلبان به مجلس آیا مجلس آینده می تواند راهگشای مشکلات کشور باشد؟
قطعا خیر برای جریان اصلاحات و اصلاح طلبان مسئله مشکلات معیشتی و اقتصادی در اولویت نیست، آنها در واقع همواره برخلاف اولویتهای جامعه حرکت کرده اند و اگر قرار باشد این ها در مجلس دهم حضور داشته باشند، رویهای را که دوست دارند دنبال میکنند و مردم برایشان مهم نیست.
*برخی سران اصلاحات عنوان کرده اند که مجلس آینده باید مجلسی باشد که از دولت سوال نپرسد و به دنبال استیضاح وزرا نباشد، این مسئله آیا با وظیفه و کارکرد مجلس هماهنگی دارد؟ ورود افرادی با این رویکرد به مجلس آینده چه مشکلاتی برای کشور به وجود خواهد آورد؟
این گونه مسائل در جمهوری اسلامی تجربه شده است، همواره طیفهای مختلف و جریان اصلاح طلب در آستانه انتخابات وعده های انتخاباتی می دهند. به هرحال هرمجلسی اگر روی کار بیاید، اقتضائات کشور ایجاب میکند، دولت در مقابل مجلس پاسخگو باشد، قطعا اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد و مجلس در برابر دولت سکوت کند و نظارت هم نداشته باشد به منافع مردم آسیب میزند. اگر قرار باشد مجلس تابع دولت باشد، مسئله تفکیک قوا بیمعنی میشود. همان طور که همه ما میدانیم مجلس قوه ای است که هم میتواند در حوزه تمام مسائل کشور، قانونگذاری کند و هم میتواند در امور کشور نظارت داشته باشد بنابراین اگر مجلسی ساکت در برابر دولت تشکیل شود باید پیدا کنیم پرتغال فروش را. چنین مجلسی مثل شیر بی یال و دم و اشکم است به هیچ دردی نمی خورد.
ما در دورههای گذشته مجلس سوم و چهارم را تجربه کردیم، این مجالس بر همین اساس و با همین رویکرد تشکیل شد اما در نهایت عملکرد خوبی نداشتند و در آخر نیز با دولت اختلاف پیدا کردند و گفتند ای کاش از اول وظایف مجلسی خود را انجام می دادند. البته فضای عمومی کشور اجازه نمی دهد تا دوباره مجلسی وکیل الدوله شکل بگیرد زیرا این کار واقعا خطرناک و مضر است. اگر چنین مسئله ای خوب بود قانون گذاران ما از همان ابتدا این دو یعنی قوه مجریه و مقننه را یکی می کردند پس هرگز خوب نیست که دولت فرمانده مجلس باشد. در شرایط فعلی مردم ما نمی گذارند چنین اتفاقی بیفتد لذا این مطالبه مردمی اقتضاء می کند که دولت تحت نظارت مجلس شورای اسلامی باشد، ذکر این نکته هم ضروری به نظر میرسد که اگر اصلاحات بخواهد در صورت ورود حداکثری به مجلس این رویه را در پیش بگیرد، آبروی خود را برده است.
هرچند بنده به این مسئله هم معتقد هستم که این جریان برای اینکه سر دولت را کلاه بگذارد، حرف از عدم استیضاح وزرا می زند، اما به طور کلی این کار بسیار غلط است و خود جریان اصلاحات هم می داند که این کار شدنی نیست.
*باتوجه به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان، چقدر حضور افراد انقلابی، آگاه و پایدار در مقابل توطئه دشمن در مجلس شورای اسلامی خبرگان ضرورت دارد؟
در جمهوری اسلامی محور سیاست و حکومت و نظام سیاسی و قدرت، ولی فقیه است و اینکه چه کسی در مسند رهبری نظام اسلامی قرار گیرد، دارای اهمیت بالایی است. رهبر یک نظام اسلامی باید دارای صفات و روحیات و تواناییهای مدیریتی بالایی باشد لذا مجموعه خبرگان باید این ویژگی ها را دارا باشند و در ضمن دارا بودن بصیرت دینی و سیاسی و در عین حال متدین و انقلابی و هوادار انقلاب اسلامی بودن هم مهم است. کسی که در مجلس خبرگان رهبری قرار میگیرد باید مخالف رویکرد سکولار و رویکرد اومانیستی دنیای غرب باشد تا اگر قرار شد در رابطه با مقام معظم رهبری تصمیم بگیرند با رویکرد انقلابی تصمیم گرفته شود و در عین حال امنیت نظام اسلامی هم حفظ شود. بالاخره آنچه مسلم بوده این است که رهبر و ولی فقیه کار امام معصوم را میکند، اگرچه فضائل امام معصوم را ندارد اما اقدامات امام را در زمینه اعمال حکومت و قدرت سیاسی انجام می دهد بنابراین جایگاه مهم است و مهم است که چه کسانی به مجلس خبرگان رهبری ورود پیدا می کنند لذا باید دقت کرد که اینها چه کسانی هستند.
*به اعتقاد شما چرا حسین فریدون و کرباسچی از حامیان مالی لیست اصلاح طلبان هستند، آنها به دنبال چه چیزی هستند؟
نمیتوانم دقیقا این مسئله را بشکافم و بگویم که چرا این اتفاق افتاد و یا در حال افتادن است و از سوی دیگر تمایلی هم ندارم که در این خصوص اظهار نظر کنم. اما خب طبعا لیست اصلاحطلبان رنگ و بوی سیاسی دارد و رویکرد سیاسی در آن غالب بر رویکرد اقتصادی است و کسانی که از این لیستها حمایت مالی میکنند قطعا اهداف سیاسی دارند و میخواهند به محض ورود به مجلس، طرحها و نیات خود را پیگیری کنند.
*سوال دیگری که پیش می آید این است که چرا اصلاح طلبان باتوجه به مشکلات اقتصادی که وجود دارد در لیست خود افراد اقتصادی را قرار نداده اند؟
بنده پیش از این تا حدودی به این سوال پاسخ دادم و گفتم که آنها به دنبال حل چالشهای ملت نیستند بلکه در هر دوره ای سیاست خاص خود را دنبال میکنند لذا اقتصاد و مشکلات اقتصادی کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد.
*چرا برخی نامزدها به صورت مستقیم مورد حمایت دولت انگلیس قرار گرفته اند؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم، اولا مردم ما هوشیار هستند و به لیست انگلیسی رای نمیدهند و قطعا کسانی که از سوی انگلیس و رسانههای وابسته به آن مورد تشویق و تمجید قرار میگیرند مورد حمایت مردم ما نیستند. قطع به یقین ملت ما به لیست انگلیسی کوچکترین اعتنایی نداشته و اعتماد هم نمیکنند زیرا آنها نماینده مجلسی میخواهند که مدافع حقوق مردم ایران باشد و در جهت منافع دولت انگلیس حرکت نکند. اینکه چرا دولت انگلیس از برخی چهرهها حمایت کرده و گفته به برخی از افراد رای ندهید ناشی از همان خوی دشمنی است، از دشمنی جزء دشمنی هم انتظار نمی رود.
نظر شما